یادداشت | چرایی عقبنشینی بن سلمان از جنگ با ایران
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی که تا چندی قبل بارها جمهوری اسلامی ایران را تهدید به جنگ و آغاز حمله نظامی میکرد، به تازگی در گفتوگوی مطبوعاتی با یک روزنامه سعودی تاکید کرد که « دست دوستی و صلح عربستان برای ایران دراز است» و ریاض هرآنچه که در توان دارد، برای جلوگیری از وقوع جنگ و درگیری در منطقه انجام خواهد داد.
سخنان ولیعهد سعودی همسو با موضعگیریهای ترامپ مبنی بر آمادگی آمریکا برای مذاکره بدون شرط با ایران است تنها با این فرق که ترامپ با تلطیف لحن و ادبیات جنگ طلبانه و قلدرمآبانه خود، خواستار یک توافق همهجانبه برسر موضوع هستهای و موشکی با هم شده و بن سلمان تنها خواستار کاهش نفوذ ایران در منطقه است اما چرا بن سلمان چنین تغییر رویهای داده است؟
برای تحلیل چرایی عقب نشینی ولیعهد سعودی از لفاظی علیه ایران، باید به بررسی گفتمان ترامپ و بن سلمان در ماهها و هفتههای اخیر مراجعه کنیم. در ایامی که ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج و ادبیات جنگ طلبانهاش فزونی مییافت، بن سلمان امیدوار بود تا در روزهایی نه چندان دور، میان آمریکا و ایران جنگی تمام عیار دربگیرد و سرنوشت سالهای نه چندان دور عراق اینبار برای ایران تکرار شود از این رو ولیعهد سعودی تهران را تهدید کرد که به زودی نیروهای فاتح سعودی به عمق خاکهای ایران نفوذ میکنند.
موج توهماتی که دامنگیر بنسلمان شده، رسانههای داخلی سعودی و مردم این کشور را نیز در برگرفته است. رسانهها با کوبیدن بر طبل جنگ و معرّفی ایران به عنوان دشمن اول جهان اسلام، درصدد توجیه میلیاردها دلاری هستند که ولیعهد سعودی برای دشمن فرضی، به ترامپ پرداخت کرده است. شبکههای ماهوارهای وابسته به خاندان سعودی، با پوشش انیمیشنی صحنه نبرد آمریکا و ایران، نمایشی پوشالی از قدرت آمریکا در برابر ایران به تصویر کشیده و نام این نبرد را پایان ماجراجویی ایران در منطقه نهادند.
هرچند ترامپ با اتهامه زنیهای بیاساس، مسؤولیت انفجار مشکوک بندر فجیره و نیز حمله به نفتکشهای ژاپنی را متوجه ایران ساخت اما با این حال به صراحت اعلام کرد که هیچگاه خواستار جنگ با ایران نیست. پمپئو با ایفای نقش پلیس بد که همواره آماده صدور فرمان جنگ است و ترامپ با ایفای نقش پلیس خوب که به دنبال راهکار مسالمتآمیز است، به دنبال بازگرداندن ایران به میز مذاکرات هستند و عربستان سعودی، بحرین، امارات و دیگر کشورهای عربی نیز نقش نوازندگان شیپور جنگ را به عهده گرفتهاند.
شکار پهباد گلوبال هاوک، معادلات بازی منطقه را تغییر داد. ترامپ که با ارسال این پرنده جاسوسی به دنبال سنجش توان دفاعی ایران بود، عملا با ضربه شست سپاه پاسداران، مجبور به عقب نشینی شد. بن سلمان نیز که تا دیروز با اتکا به توان نظامی آمریکا، نعرههای مستانه سر میداد، با تغییر موضع، آمادگی تلویحی خود را برای برقراری صلح با ایران اعلام کرد. آلسعود که در باتلاق جنگ یمن بیش از پیش فرو رفته است، به دنبال راه اندازی جنگ دیگری با ایران نیست زیرا میداند که بازنده قطعی این نبرد کسی جز عربستان نیست.
بن سلمان بسیار تلاش کرد تا با حادثه آفرینی برای کشتیها و نفتکشها، ائتلافی علیه ایران به راه انداخته و با یک حمله تمام جانبه بتواند پرونده ایران را برای همیشه مختومه کند. بنسلمان بسیار تلاش کرد تا ترامپ را برای حمله به ایران متقاعد سازد اما رییس جمهور آمریکا به خوبی میداند که اگر شروع کننده جنگ باشد، بیشک پایان دهنده آن نخواهد بود از این رو بنسلمان را به اسرائیل حواله داده است تا شاید بتواند اسرائیل را برای اقدام نظامی مجاب کند اما پاسخ بازهم منفی بود.
عقب نشینی بن سلمان، نه از سر صلح دوستی و بازگشت به آموزههای اسلام، بلکه از روی ناچاری و اجبار است. قدرت مقاومت و بازدارندگی بالای جمهوری اسلامی ایران، مقامات سعودی را وادار به عقب نشینی کرده است. در برابر دشمن قویپنجه، تنها منطق قدرت و مقاومت است که پاسخگوست.
خزیدن عربستان به دامن اسرائیل و عادی سازی روابط کشورهای عربی برای آنکه بار دیگر شانس خود را برای ائتلافی ضد ایرانی امتحان کنند، باز هم به شکست خواهد انجامید. شمارش معکوس برای پایان حکومت ظالم و ستمکار آلسعود آغاز شده است. صدای موشکهای مردم مقاوم یمن رساتر از قبل به گوش مقامات سعودی میرسد و به نظر مدت زمان زیادی تا پایان عمر رژیم سعودی نمانده است.
محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام